دین آرامش بخش ما

رویای هزار ساله ی من! تعبیر شو...
  • خانه 

دخیل سبز انتظار

23 خرداد 1398 توسط شیدا صدیق «دین آرامشبخش»

سبز خوشرنگ نورانی! سبز دخیل های گره خورده به ایمان هزار ساله ی انتظار!
سبز مخملین سجاده! در ندبه های شفاف اشک های شور بیکسی…
حس سبز آمدن کسی که دنیا را باصفا و بهاری می کند، هنوز در آرزوی لحظه های شیعه، نفس می کشد.

در خواب های قدیمی سالهای چشم به راهی تو را سبز، تصور می کنم و سبز، رویا می بینم…
مولای سبز پوش غریب!
ای بهار جان ها! ای ربیع الانام!
اگر بگویم دلم به سیاهی غلیظ تماااام شب های صبح نشده ی انتظار گرفته… نگاه سبزت را به حوالی دلم می اندازی؟
با سرانگشت سبزت، باغ زمستانی دلم را بهار می کنی؟
هر صبح که بیدار می شوم و یک تقویم دیگر، بدون تو را مرور میکنم، بغض مخفی انتظار، قلبم را مچاله می کند، مثل تمام تقویم های مچاله ی خط خطی شده ی اییییینهمه سال بدون تو…
حس تنهایی و غایب بودن امام! کم دردی نیست… وحشت زده می کند، کودک هراسان دلم را…
یک بار در کودکی دست اطمینان بخش پدر قدرتمندم را رها کردم و شدم یک کودک پنج ساله ی گمشده در بازار شلوغ بی کسی…هنوز از تصور آن لحظه ها دلهره میگیرم.

امام! باور کن، هنوز همان کودک غریب و بغض کرده ی گمشده در شلوغی دنیا هستم… با این تفاوت که یاد گرفتم،های های گریه های آشکارم را مخفی کنم…
تا تو نیایی اشک هزار ساله ی انتظار از چشمان عاشق شیعه، پاک نمی شود…

«در این شب سیاهم، گم گشت راه مقصود…
از گوشه ای برون آی، ای کوکب هدایت!

#به_قلم_خودم
#دین_آرامشبخش_ما
#امام_زمان
#به_قلم_شیدا_صدیق

15604155811547999424k_pic_2edd8201-8a56-4ecd-aa5a-92d647ec60.jpg

 9 نظر

احسن تقویم

23 خرداد 1398 توسط شیدا صدیق «دین آرامشبخش»

#به_قلم_خودم صورت خوشگل و دوست داشتنی اش، کشیدن دارد، از آن لپ کشیدن های از ته دل… هر کسی از راه می رسد، با پیش، پیش کردن و جانم، جانم و اصطلاحات من در آوردی که فقط در لغتنامه های نانوشته ی قربان صدقه ها، وجود دارد، محبتش را نشان می دهد…
راستی! این کوچولوی تو دل برو، مگر چکار کرده به جز سکوت و‌پاکی…
فطرت پاکی که بوی خدا می دهد…
رنگ و لعاب های دنیای امروز که یا بزک دوزک های موقتی، به زور باور خوشگلی را می خواهد، تزریق کند، در نگاه جماعت، چقدر پس زننده هست و دافعه دارد…
میدانی؟ انگار یک جای کار می لنگد…
طبیعی بودن و خودت بودن، لای چهره های یک شکل و‌قالب زده ، گم شده است…

به چهره ی پاک و‌واقعی کودک نگاه می کنم و‌ ناگهان با دلهره ای ناگهانی قلبم می ریزد پایین…

نکند فطرت ما، انقدر چرک گرفته باشد، که حتی اگر لای آلبوم های قدیمی سال های دور هم بگردیم، دیگر خودمان را نشناسیم؟!

نکند ، با همین جزییات ساده که هر روز با بی خیالی از آن رد می شویم و‌ککمان هم نمی گزد، چهره ی لطیف و دوست داشتنی باطنمان را خط خطی کرده باشیم؟
ما زیبا خلق شدیم پاک پاک، ناب و نوازش کردنی، در “احسن تقویم”
اما نکند در این دنیای خاکی با هزار جور فریب خوش رنگ و گول زنگ ، پای بند شویم به همین"اسفل السافلین” و دیگر نتوانیم اوج بگیریم؟
کودک با چشمان متعجبش به من زل زده، لبخندی از ته دل میرنم و‌در دلم می گویم:
هنر این هست که یک عمر زندگی کنی، در همین اسفل السافلین پست هزار چهره …و هنوز فطرتت را لطیف و یکرنگ نگه داری .

و‌ در روزی که با یار وعده دیدار داری، “قلب سلیم” را تقدیم حضرت دوست کنی.

«لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم.
ثم رددناه اسفل سافلین.
الا الذین امنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر ممنون»
ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم. سپس او را به پایین ترین مرحله بازگردادیم.
به جز کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند که برای آنها، اجر و پاداشی تمام نشدنی است.(سوره مبارکه تین، آیات چهار، پنج و شش)

#دین_آرامشبخش_ما
#انس_با_قرآن_مجید
#به_قلم_شیدا_صدیق
#تلنگر

1560408907img_20190606_162348.jpg

 نظر دهید »

دسته گل به آب نده!

22 خرداد 1398 توسط شیدا صدیق «دین آرامشبخش»

دسته گل به آب نده.

زمانی خلوت و دنج پیدا کن و ببین چه ویژگی های مثبتی داری که می توانی رو کنی .اصلا چرا پا به دنیا گذاشتی و دسته گل های زیبای وجودت چه چیزهایی هستند؟
گاهی لازم هست ، سری به باغ وجودمان بزنیم ، حالا اسمش را هر چه میخواهی بگذار، مراقبه، خودسازی، تزکیه و یا هر لفظ دیگری…
علف های هرز را از ریشه بکن و گلهای وجودت را تغذیه کن. گاهی خودت هم تعجب زده می شوی از دسته گل های زیبایی که در وجودت پنهان شده و آن علف های دست و پاگیر ، فرصت دیده شدن به آنها نداده…

حیف هست که اینهمه منحصر به فردهای گمنام وجودت، شناخته نشوند و غریبانه ترین حس دنیا این است که حتی خودت هم با بی تفاوتی ندانی، چقدر خاصی. و چقدر امضای تو و سر انگشت تو و آن ویژگی شاخص تو که برای آن آفریچده شده ای، وجودت را در هستی، لازم کرده است.

حیف هست دسته گل های وجودت را به آب دهی…
پرورششان بده و بگذار از عطر و بوی خوبی تو عالمی مست شود.

«قد افلح من زکئها» چه سعادتمند و رستگار هست، کسی که به تزکیه خویش بپردازد.(سوره شمس، آیه 9)

#به_قلم_خودم
#دین_آرامشبخش_ما
#انس_با_قرآن_مجید
#به_قلم_شیدا_صدیق

15603008301559976812k_pic_88692a99-d158-4e63-b372-765751b377.jpg

 نظر دهید »

لحظه های انتخاب

20 خرداد 1398 توسط شیدا صدیق «دین آرامشبخش»

لحظه ی گشودن قفل زنگ زده ی حاجت های چشم به راه

بعضی وقت ها انقدر دلت معنوی و آسمانی می شود، که چشمان بارانیت، زیباتر از عسل نهر بهشت، می درخشد.. از آن لحظه های خالص معنوی، که انگار دست نوازش خدا را روی سر تنهایی ات حس می کنی.
عطر استجابت دعا و گشوده شدن تمام قفل های بسته ی زنگ زده ی هزار ساله به مشام می رسد.

اما وقتی پا از در خانه بیرون میگذاری، لحظه، لحظه، دور می شوی از تمام آن خلوت دنج عاشقانه با خدا.
انگار همه ی هستی با هزار اشاره به تو می گوید: اگر مرد راهی، حالا خوب باش!
حالا! لای همین روزهای شلوغ پر رفت و آمد، لای همین امتحان های هر روزه در ارتباطات جمعی. خودت را محک بزن و ببین چند مرده حلاجی.

“خوش بود گر محک تجربه آید به میان…”

خوب بودن کنج پستوی سجاده ی تنهاییت؟
یا خوب باقی ماندن وقتی قدم ، از خانه بیرون میگذاری و با هزار جور آدم و با هزار جور لحظه ی انتخاب مواجه می شوی.

به یاد دعای هر روز صبح آیت الله مرعشی نجفی می افتم که هنگام خارج شدن از منزل می فرمود: خدایا ! من با ایمان از در خانه بیرون می روم، کمکم کن که وقتی بر میگردم ایمانم کدر نشده باشد.

(در مورد این عالم بزرگ و مرد الهی، لحظات نابی وجود دارد، که تمام وجودم را سرشار از ارادت به مقام بزرگ ایشان می کند، ان شاالله ، در فرصتی، آنها را می نویسم، که حتی نوشتن و گفتن از نور باصفای این بندگان مخلص، حال دل آدم را خوب می کند.)



اینجاست که باید از خود خدا استعانت جست تا در کشاکش لحظات انتخاب، یاری رسانی از جانب خود بفرستد، تا عزممان جزم شود و باور کنیم با وجود تمام اراده ها و عزم های راسخ، بدون عنایت او کم می آوریم.
اگر بارها به در بسته کوفته ای و قفل هزار ساله حاجت های کهنه را ، نظاره کردی، بیا قدم، قدم، با خدا بودن را تجربه کن ، با خدا بودن در لحظه لحظه ی روزمره های شتابزده ی همیشگی، اما با استعانت از خودش که بی مدد او هیچیم. ☆

زمزمه می کنم کلام نور را:
(رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعل من لدنک سلطانا نصیرا) سوره مبارکه ی اسرا، آیه هشتاد.

#به_قلم_خودم
#دین_آرامشبخش_ما
#انس_با_قرآن_مجید
#به_قلم_شیدا_صدیق

15601651651559926558k_pic_3705cf5f-9f67-4e3b-9151-67d1cfdb1e.jpg

 نظر دهید »

گل بکار در گلدان خاطرات.

19 خرداد 1398 توسط شیدا صدیق «دین آرامشبخش»

خواهرم مرا برای شام به خانه اش دعوت کرده است.
اما قبل از شام ، در ایوان خانه ی آپارتمانی اش ، به صرف عصرانه ای تابستانی، نفس می کشیم هوای بهشتی خواهرانه های همیشه یکرنگ را…
همان هوای خالصی که در آن میتوانی با خیال راحت ، خود خودت باشی…
نگاهی به ایوان کوچک اما پر گلش می اندازم ، و چند تکه شیربنی ایی که خودش پخته و هنوز گرم هست…
همیشه از کوچکترین فضا، که ممکن هست، فقط به درد انبار کردن کهنه پاره ها بخورد، زیباترین منظره را می سازد…
نمیدانم چرا بغضم گرفته… یاد تمام سالهای گذشته می افتم ، و دخترانه ها ی معصوم و پچ پچ‌های نوجوانی که لای غبار ساعت های بی رحم چنان گم شدند، که هر چه میگردم دیگر پیدایشان نمی کنم… نکند موقع قایم موشک در باغ خاطرات بچگی، دیر چشم باز کردم، که محو شدند تمام روزمره های آشنای آن سالها…
هر چه خودم را به آن راه میزنم، نمی شود… اشک امانم نمیدهد!
میدانی؟ گاهی هیچ چیز به سادگی و قشنگی خاطرات جا مانده در بقچه ی گذشته ها نمی شود…
گاهی، انگشت شمارهای عزیز زندگی مان را ، آسان نادیده می گیریم و حتی آرام آرام در ریتم سریع روزمرگی ها،فراموش می کنیم…

در گوشی بگویم: اصلا قرار نبود نوشته ام به اینجا ختم شود.
می خواستم درباره ی استفاده ی بهینه از ساده تربن چیزهای زندگی بگویم.

مثلا همین ایوان، میشد پر باشد از شلنگ تخته های غبار گرفته …
و یا می شود پر شود از گل های خوش عطر که کنارش بنشینیم و‌چای بنوشیم و عطر خدا را استشمام کنیم…

زیبایی بیافرین، زیبایی وصف خداست.

و همینطور:
رابطه های زیبا را حفظ کن ، نگذار فراموش شود و غبار کهنه و گرد و خاک فاصله و‌شلوغی های سرسام آور، آن را کدر کند .

#به_قلم_خودم
#دین_آرامشبخش_ما
#به_قلم_شیدا_صدیق
#صله_رحم

15601063741560046256k_pic_6113b99b-0d37-4ce9-bedf-f9cc235efe.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 17

دین آرامش بخش ما

خودت را تصور کن در یک محیط آرامش بخش، نشسته ای و به دور از قیل و قال های عالم، می خواهی جرعه، جرعه نور بنوشی از فنجان عشق. نگاهی به نوشته های زیر بینداز...شاید پیام انرژی مثبتی که قرار است به تو برسد، لای همین واژه ها بیابی... به قلم خودم نوشته ام و با دلگرمی به سوگند زیبای خداوند به قلم «ن والقلم و ما یسطرون» عاشقانه های معنوی ام را قلم زدم. تمام سعیم این بوده که پیامی از حضرت دوست باشد و لاغیر. زیرا این جمله قدیمی اول قصه ها، واقعا حقیقت دارد که: «غیر» از خدا! هیچکس نبود... سعدی چه زیبا می گوید: «هر چه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم»**************** (کپی بدون ذکر منبع، جایز نیست)

آخرین مطالب

  • به آغوش گرمت نیاز دارم...
  • کنار چای تلخت دو حبه قند بگذار
  • شارژ روحی از جنس دریاچه
  • جذاب و دوست داشتنی شبیه «بیب بیب»
  • کاش نمی فهمیدم...
  • هیچکس دلش برایت تنگ نمی شود
  • لطفا به عطر من دست نزن!
  • قشنگ شدن جسمی و روحی
  • اصلا خوب نیست
  • بلدی کاری کنی خوشمزه بگذره؟!
  • عالیجناب! حالا چون شمائید...
  • مواظب خرده شیشه ها باش!
  • چقدر ازش خوشم می آمد
  • فال قهوه تلخ
  • دختر کوچولویی با چشمان بارانی
  • چرا به من کمک کردی؟!
  • مرگ یک بار! شیون یک بار!
  • ترسیم مثلث عشقی
  • شاید یک روز بفهمم...
  • حافظ! لطفا غزلت را عوض کن!!!
  • روانشناسی رنگها (چه رنگی را دوست داری)؟
  • عکسهای لایک خور اینستا
  • نذر عجیبی که به شدت جواب میدهد
  • انرژی مثبت
  • بلد نیستیم!
  • من هم کم مقصر نبودم!
  • راز خوشبختی واقعی!
  • "حلالم کن" کافی نیست!
  • تکنیک های جذاب همسرداری!
  • ببخشید! منظوری نداشتم!
  • "سنگ رو یخ شدن" هم حدی دارد!
  • میخواهم این راز درگوشی را فاش کنم!
  • تو یک نفر!
  • جمع کن با این دختر تربیت کردنت!
  • مهم های نا مهم! نا مهم های مهم!
  • پنج دقیقه زیاد است؟!
  • خودت شعرت را بساز!
  • انگشتر سحرآمیز را دستت کن!
  • آیا هنوز چشمان الناز، غمگین است؟!
  • منعطف و سازگار مثل پتیر پیتزای کش دار
  • این دیگر اصلا منصفانه نیست!
  • خوش طعم ترین چاشنی دنیا
  • همین دلخوشی های کوچولو را هم از آدم می گیرند!
  • سیاست زنانه داشتن!
  • من زن پر توقعی نیستم!
  • یعنی این لیلی مهره مار داره؟!
  • گوشواره فیروزه ای هدیه یک عاشق خجالتی!
  • حقیقت آرام سازی ذهن و مراقبه
  • داستانی عجیب برای شروع تحول مثبت
  • شد، شد! نشد، نشد!!!

جستجو

آرشیوها

  • خرداد 1399 (19)
  • اردیبهشت 1399 (35)
  • فروردین 1399 (15)
  • اسفند 1398 (19)
  • دی 1398 (5)
  • آذر 1398 (5)
  • آبان 1398 (5)
  • مهر 1398 (9)
  • شهریور 1398 (7)
  • مرداد 1398 (23)
  • تیر 1398 (24)
  • خرداد 1398 (32)
  • بیشتر...
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس