مواظب خرده شیشه ها باش!
یکی از سخت ترین کارها موقع جارو برقی کشیدن وقتی هست که باید مبل و میز و صندلی و کلا وسایل را بکشی کنار و زیرشان را جارو بکشی وگرنه سمبل کردن کارها و ظاهر خوشگل و تر و تمیز ساختن که کاری ندارد.
انسان میتواند خیلی راحت یک لبخند نیم دایره پر رنگ بنشاند کنج لبش و خیلی محترمانه و با اتیکت، حفظ ظاهر کند اما خودش را که نمی تواند گول بزند!
و صد البته خدایش را!
یکی از آرامش بخش ترین امور عالم این است که انسان هر شب که سرش را روی بالش میگذارد، حتی از جزئی تربن اعمال و رفتار روزمره اش هم خیالش راحت باشد و یک شب بخیر از ته قلب به هستی بگوید و لبخند رضایت خدا را حس کند و آرام بخوابد.
وگرنه کسی که هزار جور آت و آشغال و مخفی کاری و دوز و کلک و هوای نفس و این بند و بساط ها را در خانه قلبش مخفی کرده، حتی هوای نفس کشیدن هم برای روحش باقی نگذاشته است چه برسد به فرصت تجربه آرامش حقیقی.
شنیدن این حکایت هم خنده دار است و هم گریه دار:
“مارک تواین” یکبار به شوخی، به صورت ناشناس، برای دوازده نفر از افراد عالی رتبه سیاسی، تلگرافی با این مضمون ارسال کرد: “فرار کن، همه چیز رو فهمیدند”
صبح روز بعد آن دوازده نفر از شهر خارج شده بودند!!!
و حال اگر فرصت پاکسازی را از دست بدهیم و هنوز خرده شیشه گوشه و کنار وجودمان باشد که هم روح خودمان را زخمی کند و هم بقیه را… و در این گیر و دار ناگهان سوت پایان مسابقه را بزنند،
با فرصت های تلف شده و بازی باخته چه خواهیم کرد؟ «فأین تذهبون»؟!
به کجا فرار خواهیم کرد و آیا در آن «یوم الحسرة» مفری هست؟!
دین آرامشبخش ما
به قلم شیدا صدیق
https://golenarges18.kowsarblog.ir/