دین آرامش بخش ما

رویای هزار ساله ی من! تعبیر شو...
  • خانه 

"غلط غلوط"های مشق زندگی

20 مرداد 1398 توسط شیدا صدیق «دین آرامشبخش»

نمیدانم چه کسی، در ذهن کودکانه ما جا انداخته بود که قسمت آبی این پاک کن ها، خودکار را پاک میکند.

گاهی انقدر روی دفتر و نوشته خودکاری، فشارش می دادیم که برگه دفتر، نازک میشد و تقریبا پاره.
و‌خب وقتی که پاره میشد، واضح است که آن خط خودکار هم محو میشد و‌بعد ما ساده لوحانه، ذوق می کردیم که “آخ جون، پاک شد، خودکار رو پاک کرد، نیگا؟”
و معمولا یکی ساده تر از ما هم پیدا میشد که با چشمان گرد شده قدر گردو، تأییدمان میکرد: “وای! آره واقعا پاک شد. چه جالب!”

راستش در حال و‌هوای معطر عرفه و عید قربان، انگار به دلم برات می شود، پاک کنی معنوی، قرار است از عالم بالا برسد، که تمام خط خوردگی ها و “غلط غلوط های” مشق های زندگی مان را پاک کند.

حس میکنم، فرصتی ست که با استغفاری از ته دل، اشتباهات بد خط زندگی را پاک کنیم و از نو با خطی خوش که الگو گرفته از سرمشق خوشنویسان طریق معرفت است، بر دفتر سرنوشت خویش، یادگاری بنویسم .

این حال و هوای معنوی و این فرصت های ناب روزگار، آنقدر باارزش است که میشود عطر بال فرشته ها را حس کرد.

دست، دست کردن، جایز نیست.
این حدیث آرامشبخش از پیامبر خاتم، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، مثل کادویی با زرورق طلا از عالم بالا، دلم را نور می بخشد:
«گناه کسی که در روز عرفه، حس کند، خدا ممکن است او را نبخشد و از رحمت خدا مأیوس شود، از همه بزرگتر است.»

وقتی رحمت و لطف خدا تا این حد در این روز، گسترده است که حتی لحظه ای هم نباید یأس، به دل خطور کند، انگار درختان خزان دیده ی باغ دل، از نو شکوفه باران می شوند و‌امیدوار به رویشی دوباره…

در حدیثی دیگر آمده است که خداوند در هیچ‌روزی، به اندازه امروز، بندگانش را از آتش جهنم آزاد نمی کند.

خدارشکر میکنم که باز هم فرصتی دوباره نصیبمان کرد تا در هوای عرفه و عید قربان نفسی تازه کنیم.

بعد از توبه ای واقعی، حساب کتابی داشته باشیم که با خودمان، چند چندیم.

و بعد از پاکسازی درونی، میتوانیم خود را همان کودک پاک سالهای قدیمی بدانیم.
همان که قلبش مانند آینه زلال بود و به پاک کردن پررنگ ترین اشتباهات خودکاری نیز، اعتقاد داشت .

وقتی در عید قربان، آموختیم چگونه سر هواهای نفسانی را ببریم و‌به خدا چشمی خلیل وار بگوییم، آنوقت، معنی قربانی، از واژه ها فراتر می رود و در عمل خودش را نشان می دهد.

آنوقت سر کلاس بندگی، شاگرد مخلصی می شویم که قبل از هر کلمه و هر اقدام، انگشتش را بلند می کند‌ و‌ می پرسد:

خدا! اجازه؟!

#دین_آرامشبخش_ما
#عرفه
#عید_قربان
#به_قلم_خودم
#برنامه_خودسازی
#به_قلم_شیدا_صدیق

1565484058k_pic_91c4b5b3-8937-461f-a002-5650895072f2.jpg

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: ،خودسازی، ،عیدقربان عرفه گناه،آمرزش،شفاعت،توبه،امید

موضوعات: آرامش, امیدواری، خودسازی لینک ثابت

نظر از:  
  • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
  • تازه های کوثر

جالب بود
یادمه پاک کنا رو
سلام دوست عزیزم
چالشی طرح کردیم
ازشما دعوت میکنیم در این چالش شرکت کنید
پیشاپیش از حضور شما متشکرم

https://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/چالش-غذا-مسابقه

https://gaemaltaha.kowsarblog.ir/

1398/05/22 @ 20:50
پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
  • دین آرامش بخش ما
5 stars

ممنون از توجهتون

موفق باشید گلم

1398/05/23 @ 03:27


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دین آرامش بخش ما

خودت را تصور کن در یک محیط آرامش بخش، نشسته ای و به دور از قیل و قال های عالم، می خواهی جرعه، جرعه نور بنوشی از فنجان عشق. نگاهی به نوشته های زیر بینداز...شاید پیام انرژی مثبتی که قرار است به تو برسد، لای همین واژه ها بیابی... به قلم خودم نوشته ام و با دلگرمی به سوگند زیبای خداوند به قلم «ن والقلم و ما یسطرون» عاشقانه های معنوی ام را قلم زدم. تمام سعیم این بوده که پیامی از حضرت دوست باشد و لاغیر. زیرا این جمله قدیمی اول قصه ها، واقعا حقیقت دارد که: «غیر» از خدا! هیچکس نبود... سعدی چه زیبا می گوید: «هر چه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم»**************** (کپی بدون ذکر منبع، جایز نیست)

آخرین مطالب

  • به آغوش گرمت نیاز دارم...
  • کنار چای تلخت دو حبه قند بگذار
  • شارژ روحی از جنس دریاچه
  • جذاب و دوست داشتنی شبیه «بیب بیب»
  • کاش نمی فهمیدم...
  • هیچکس دلش برایت تنگ نمی شود
  • لطفا به عطر من دست نزن!
  • قشنگ شدن جسمی و روحی
  • اصلا خوب نیست
  • بلدی کاری کنی خوشمزه بگذره؟!
  • عالیجناب! حالا چون شمائید...
  • مواظب خرده شیشه ها باش!
  • چقدر ازش خوشم می آمد
  • فال قهوه تلخ
  • دختر کوچولویی با چشمان بارانی
  • چرا به من کمک کردی؟!
  • مرگ یک بار! شیون یک بار!
  • ترسیم مثلث عشقی
  • شاید یک روز بفهمم...
  • حافظ! لطفا غزلت را عوض کن!!!
  • روانشناسی رنگها (چه رنگی را دوست داری)؟
  • عکسهای لایک خور اینستا
  • نذر عجیبی که به شدت جواب میدهد
  • انرژی مثبت
  • بلد نیستیم!
  • من هم کم مقصر نبودم!
  • راز خوشبختی واقعی!
  • "حلالم کن" کافی نیست!
  • تکنیک های جذاب همسرداری!
  • ببخشید! منظوری نداشتم!
  • "سنگ رو یخ شدن" هم حدی دارد!
  • میخواهم این راز درگوشی را فاش کنم!
  • تو یک نفر!
  • جمع کن با این دختر تربیت کردنت!
  • مهم های نا مهم! نا مهم های مهم!
  • پنج دقیقه زیاد است؟!
  • خودت شعرت را بساز!
  • انگشتر سحرآمیز را دستت کن!
  • آیا هنوز چشمان الناز، غمگین است؟!
  • منعطف و سازگار مثل پتیر پیتزای کش دار
  • این دیگر اصلا منصفانه نیست!
  • خوش طعم ترین چاشنی دنیا
  • همین دلخوشی های کوچولو را هم از آدم می گیرند!
  • سیاست زنانه داشتن!
  • من زن پر توقعی نیستم!
  • یعنی این لیلی مهره مار داره؟!
  • گوشواره فیروزه ای هدیه یک عاشق خجالتی!
  • حقیقت آرام سازی ذهن و مراقبه
  • داستانی عجیب برای شروع تحول مثبت
  • شد، شد! نشد، نشد!!!

جستجو

آرشیوها

  • خرداد 1399 (19)
  • اردیبهشت 1399 (35)
  • فروردین 1399 (15)
  • اسفند 1398 (19)
  • دی 1398 (5)
  • آذر 1398 (5)
  • آبان 1398 (5)
  • مهر 1398 (9)
  • شهریور 1398 (7)
  • مرداد 1398 (23)
  • تیر 1398 (24)
  • خرداد 1398 (32)
  • بیشتر...
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس