تمرین گل سرخ بودن
گاهی یک نفر، آنقدر پیشت عزیز است? و در عین حال آنقدر برایت عظمت دارد، که دست و پایت را گم میکنی، دو کلمه با او حرف بزنی…
اینطور مواقع، باید دلت را کف دست بگیری و بیاوری …
واژه، کار ساز نیست !
بانو! این من و این قلب پر از نیاز و عشق که از راه دور برایت میفرستم.?
وقتی اییییینهمه عالم بزرگ به خاطر نور عظیم وقداست تو اخت الرضا، دوروبرت جمع شده اند،
وقتی قم، به یمن وجود توقم شد ومنشاء اینهمه خیر وبرکات و علوم دینی…
وقتی گل سرخ بودن را به ما آموختی …
ویاد دادی تمرین کنیم که حتی در دل بیابان هم می شود، رایحه خوش داشت و عطر عشق پراکند و بیابان را تبدیل به بهشت کرد …
پس میتوانم امید داشته باشم که شوره زار قلب مرا هم آباد کنی و بهشتی.
میگویند بهشت با زیارت تو واجب میشود. البته زیارت با معرفت…
از من پابرهنه ی روسیاه، معرفت توقع نمی رود… مگر اینکه تو عنایت کنی…
میخواهم با چشمان بارانی و قلبی که کف دستم گرفته ام تا از راه دور برایت پست کنم، نام بلندت را به زبان آورم…
حضرت معصومه سلام الله علیها! ?
به بی پناهی آهویی که برادر رئوفت پناهش داد، به دامن پر مهرت پناه آورده ام .?
اخت الرضا! این من و این قلب امیدواری که در پاکت نامه ای از جنس عشق و ارادت و با تمبری از جنس نیاز، به درگاه نورانی ات پست می کنم.???
بی جوابم نمیگذاری! یقین دارم…✅
#نامه_ای_به_حضرت_معصومه
#دین_آرامشبخش_ما
#به_قلم_خودم
#به_قلم_شیدا_صدیق