فانوس شبهای نا آرام
#به_قلم_خودم #به_قلم_خودم در شلوغی های مثلا مدرن خیابان ، دختران و پسرانی را میبینیم که از نوک سر تا فرق پا تقلیدی غربزده وار از سلبریتی مورد علاقه شون چه خارجی چه داخلی میکنند …از زاویه ای جدید: آنها برای اینکه شبیه عشقشون بشوند به آب و آتش میزنند، هزینه میدهند چه مادی چه روحی، حتی نحوه ی نسکافه خوردن سلیبریتی مورد نظر، مدل موها ، موقع جواب دادن به تلفن به جای بله، چطوری با ناز بگویند:الو، مله؟!!!!!!! حتی فرم راه رفتن، حتی گاهی شبوه تغذیه را در صحفه های شخصی آنها دنبال میکنند تا شبیه آنها بخورند، بپوشند، حرف بزنند، نگاه کنند، فکر کنند و بمیرند…. از مبداء تا معاد به شیوه ی مدل مورد تقلید و مورد عشقشان.
شرمنده ام که میبنم من نوعی که شیعه ی معصومین هستم، چقدر برای شبیه آنها زندگی کردن قدم برداشتم، مگه شیعه به معنی دنباله رو و پیرو نیست؟؟؟ مگه نه اینکه شبعه یعنی پای جای ردپای امام در همان جاده بگذاریم؟، چقدر با عشق در زندگی روزمره همین زندگی های هرروزه مان کلام قرآن و معصومین را پیاده کردیم؟ در مورد صبر جمیل، صبر زیبا، تحمل و گذشت واقعی درباره اطرفبان ناسازگارمان؟ ، چند نماز را به شیوه معشوق های آسمانیمان، با تمرکز خواندیم(نه دقیقا به آن شبوه، اما به هر حال آنها آمدند که به ما الگو دهند. نه اینکه آنها در این مسیر بروند وما کاملا در مسیر برعکس.)
چقدر جلوی همسر واقعا آراسته وزیبا و دوست داشتنی بودیم؟ چقدر، اجبار و تند بودن را از تبلیغمان برداشتیم و فقط راه را نشان دادیم، چقدر
فانوس زیبا و نورانی دیگران شدیم با عمل زیبایمان! نه با حرف، ،(به غیر السنتکم،) اما ذهنمان پر است از این (قال صادق(ع)هاو بهایش را در روزمره های زندگی نمیپردازیم،
چقدر با مادر! که اینقدر به شدت در قرآن به جا آوردن حقش تاکید شده، حق واقعی مادری را به شبوه ی قرآنی سعی کردیم به جا بیاوریم. چقدر به بهانه ی تربیت فرزند یا حتی تربیت هرکی، از قانون اجبار استفاده کردیم، شبوه ای که به هیییییییچ عنوان در تربیت قرآنی موجه نیست(انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا) . .. چقدر بر قلب ها نفوذ کردیم بر قلب ها…… قلب ها. قلب ها…..چقدر صدایمان را ملایم کردیم آرامشبخش و با صوت کم حرف زدیم با نزدیکانمان ، عزیزانمان یا…. مگر نه اینکه خداوند در قرآن مجید فرموده :صدایت را پایین بیاور که ناموزون ترین صوت صدای بلند حمار هست…. چقدر انگشت به سمت دیگران گرفتیم قبل از اینکه حتی به اندازه ی سر انگشتی به سمت خودمان برداشته باشبم، خداوند در قرآن آنهم در سوره ای به این کوتاهی یازده قسم خورده!!! یاااااااازده قسم!!! که چه بگوید؟؟ بعد از یازده قسم میگوید:قد افلح من زکئاها… چقدر قطعا رستگار هست کسی که به تزکیه خویش بپردازد.
فانوس بر میدارم وبه روی خودم میاندازم باید نور بگیرم، عشقم خدا،،، من تا نور نگیرم کی میتوانم فانوس نورانی شب های تار دیگران باشم،
شهدا! فانوس های نورانی راه! ای که به فرموده ی قرآن کریم، کاملا زنده اید و نزد پروردگارتان با شادی روزی میخورید برای ما دعا کنید. واقعا دعا کنید. برای همه ی جوانان، و برای دوستان حوزوی عزیزم که انشالله مبلغی واقعی باشبم مبلغی که خود نور گرفته و نور میبخشد، دنیا و آخرتمان را به اندازه ی فانوس های تمام عالم، ستارگان تمام کهکشان و به اندازه ی نورانیت ابدیتی زیبا، نورانی کنید…. کاش شبیه شویم.. کاش هرکس مارا میبند عطر آرامشبخش خدا را در ما حس کند.. کاش… برای هم دعا کنیم ? ? ⭐ ? ☀ ? ? ⭐ ?