در دلبری کردن مؤفق عمل نمی کردند...
#به_قلم_خودم
#خاطره_واقعی
با بغض به گل های رز خوش عطر و رنگارنگ نگاه کردم و گفتم: “نمیخوامشون! آخه واسه چی از باغچه، گل می چینی مامان؟ همه برای معلمشون از گلفروشی گل میخرن! من که نمیبرمشون!”
مادرم، بدون توجه به غرولندهای من در حالی که با قیچی باغبانی گل های رز باغچه را میچید، آرام گفت: ” اتفاقا اینا خیلی قشنگتر از اون گلای گلخونه ای هستند. تو ببر مطمئن باش معلمت از این دسته گل باغچه ای خیلی خوشش میاد.”
با لجبازی گفتم:” تیغشم همش میره تو دستم…این چه دسته گل تیغ داریه آخه؟…نمیخوام.”
با خونسردی گفت: ” تیغشم الان کوتاه میکنم.”
گل رز بنفش باغچه ما واقعا عجیب و منحصر به فرد بود! مادرم راست می گفت معلم ها عاشق این دسته گل پر از رزهای صورتی، زرد، سفید، سرخ و مخصوصا بنفش می شدند.
و آن دسته گل های گلخانه ای بیروح که با کلی علف و زلم زیمبو تزئین شده بودند، آنقدرها هم در دلبری کردن موفق عمل نمی کردند.
خیلی طول کشید تا در گذر سالها یاد گرفتم، حسرت کادو پیچی خوشگل داشته های دیگران، پوچ است و گاهی از دل آن جعبه های پر زرق و برق که حسابی “دل، آب کن” هست، فقط حباب های رنگی محو شدنی در می آید.
یاد گرفتم باید خودم با هنرمندی در باغچه زندگیم، گل های رز دلبرانه و خوش عطر و بو بکارم تا رایحه اش آنقدر دلنشین باشد که بشود در یک دسته گل زیبا هدیه اش داد به دیگران…
یاد گرفتم تا وقتی که پرورش استعدادهای زیبای درون خود را شکوفا نکنم، چیزی برای عرضه به دیگران و حتی خالقم ندارم!
یاد گرفتم تیغ های گل رز زیبای زندگی شاید گاهی زخمی به روحم بزند و صدای آخ روح شکننده ام به هوا بلند شود، اما باید بپذیرم که اگر قرار است مقصدم او باشد، (آن زیبایی مطلق و ابدی) می ارزد که در مسیر زندگی، زخم ها را به جان بخرم و لبخند زنان بگویم:
«در بلا هم میکشم لذات او
مات اویم مات اویم مات او ❤…»
پی نوشت 1:
مادرم راست می گفت…
همیشه راست می گفت.
چشم به دست دیگران دوختن، و سفارش گلخانه ای حاضر آماده دادن، هنر نیست.
در هیچ عرصه ای…
به امید آنکه باغچه زندگی مان سرشار از گل های کاشته شده به دست خودمان باشد تا دست التماس به روی هیچکس دراز نکنیم و در این راه از گزند هیچ خاری نهراسیم!
پی نوشت 2:
البته اگر خودمان باغچه پر گل و پربار و باطرواتی داشته باشیم، خوب است که گاهی از گلفروشی های عالم هم گل بخریم! مبادله است دیگر…گل بخریم و گل بفروشیم.
اما نه اینکه خودمان در برهوت بی حاصل باشیم و همواره دست التماس دراز کنیم و کاسه گدایی به دست…
پی نوشت 3:
هر چند گاهی لازم است، هرس هایی هم در این باغ، انجام گیرد و علفهای هرز، دور ریخته شوند. اما پاکسازی چند علف و گیاه آفت زده، به معنای ریشه کردن کردن کل باغ نیست!
#دین_آرامشبخش_ما
#به_قلم_شیدا_صدیق