آبی آرامشبخش فیروزه ای، چه پیامی برایمان دارد؟
دستم که به خنکای آب حوض فیروزه ای میخورد، وضو میگیرم و قد قامة عشق می بندم.
در پایان نماز وقتی به پیامبر، سلام می دهم، انگار موج فیروزه ای مناره های تمام مسجدهای عالم در قلبم دریایی از عشق پدید می آورد.
عشق به پیامبر مهربانی ها.
او که همواره به امتش عشق می ورزید و حتی در قبال تمام اذیت ها و سنگ پراکنی های آنان، نه تنها از خداوند طلب عذاب نکرد بلکه با عشقی آسمانی و دلسوزی عمیق فرمود:
«اللّهُمَّ اغْفِرْ لِقَوْمِی، فَإنَّهُمْ لایَعْلَمُونَ»
خدایا قومم را ببخش! آنها نمی دانند…
تصور اینکه تکه تکه شدن امتش و به جان هم افتادن آنها چقدر قلب نازنین پیامبر، که پدر معنوی امت هست را به درد می آورد، قلبم را می فشارد.
ذهنم در گذر از دالان های پیچ در پیچ تاریخ به عصر پیامبر سفر می کند، به زمانی که یارانش با سلائق گوناگون گرد شمع فروزان پیامبر خاتم، حلقه می زدند.
« و أمرهم شوری بینهم » را با سلول های بدنشان حس می کردند و محبتشان عمیق تر می شد.✅
به روزهایی که عقد أخوة دینی بسته شد.✅
به روزهایی که « به حبل الله و ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید.» معنا داشت…✅
به قول حافظ:
« جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه!
چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند.»
و با خود می اندیشم اختلاف و هزار تکه شدن امت پیامبر که اشتراکات عمیق زیادی دارند، «اشتراکاتی مانند خدای یکتا، قرآن، پیامبر و…»چه کسانی را خوشحال می کند؟
انگار آبی آرامشبخش کاشی کاری های مسجد، تبدیل به دریا می شود و می خواهد از قلب و روحم، ناخالصی ها را بشوید و در خود تطهیر کند.
کینه و تفرقه بین امتی که خداوند در قرآن فرموده شما را شاهد برای دیگر امم قرار دادم، چه معنایی میتواند داشته باشد؟!
«وَکَذٰلِکَ جَعَلناکُم أُمَّةً وَسَطًا لِتَکونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ»
هنوز از سلام نمازم خیلی نگذشته است.
با خود می اندیشم اگر آگاه یا ناخوداگاه قدمی در راه تفرقه و کینه ورزی امت پیامبر برداریم، با چه رویی هر روز پنج نوبت بگوییم:
«*السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته*»
به قلم خودم
دین آرامشبخش ما