جوانه های چشم به راه
انگار از همان اول، قرار بوده در سرنوشت ما “انتظار” رقم بخورد…
از بقیع گرفته که عزیزترین هایمان هنوز قبرشان ناشناس هست و منتظریم …
تا تو که هر بهار باغچه را به عشق تو پر از گل میکنیم و چشم به راه دستان سبزت می نشینیم تا جهان را بهاری کنی…
تصمیم میگیریم خوب باشیم و هنوز پله ی اول را بالا نرفته، پا کج میگذاریم و چند پله عقبگرد میکنیم…
زمین میخوریم اما لای گرد و غبار خاکی شدن، نگاهمان هنوز به آسمان است .
و این یعنی انتظار ✅
قبول دارم! تا سرو شدن راه درازی باقیست …
جوانه های ضعیفی هستیم که آرزوی قد کشیدن و به آسمان رسیدن داریم…
اما تاوان تو را نداشتن سخت ترین لمتحان تاریخ هست که حتی کمر سروهای عالم را خم می کند چه برسد به جوانه های کوچکی که تازه دارند ، “سر از خاک در آوردن” را تمرین میکنند …
«اللهم ارنی طلعة رشیده» هایی که میخوانم عطر باران گرفته اند و می خواهند ببارند …
بهار! ربیع الانام! نمی آیی؟
#امام_زمان
#به_قلم_خودم
#دین_آرامشبخش_ما
#به_قلم_شیدا_صدیق