این جرعه چای فرق می کند
#به_قلم_خودم تا حالا چایی داغ و شیرین پاییزی با طعم تلخ بغض خورده ای؟ چایی دم کرده ام تا گرم شوم و از بخارش حرارت بگیرم اما نمی شود که نمی شود…
به دلم فکر میکنم دل ساده پاییزی ام که تمام عمر می خواست مثل برگ زردی بیفتد در مسیر عشق حسین و بعد حب حسین او را حرکت دهد به هر سمتی که می خواهد … اما لحظه ای فکر نکرد که تنها عشق حسین و شور عاشقانه ی برگ پاییزی ساده ای که میخواست راهی شود، کافی نیست…
حسین، (هل من ناصر) می خواهد ، و برگی سبز و محکم که جواب سبز لبیک را با اراده ای مصمم وزینب وار فریاد بزند .
یک جرعه دیگر از چایی می نوشم و کمی گرم شوم به یاد حرف زیبای(آنتوان بارا) نویسنده ی مسیحی کتاب (حسین، در اندیشه ی مسیحیان)می افتم که می گوید: دلیل اینکه این کتاب را نوشتم این بود که به صدای- هل من ناصر ؟؟؟- حسین پاسخ دهم، چون این صدا که در همه ی تاریخ پیچیده فقط مخصوص آن روز نبود!
دلم عجیب هوای جرعه ای چای موکب دارد، طعم خوش عطر چایی پیاده روی اربعین… یک جرعه چای عشق که تمام سرما و خزان پاییز های عالم را از دلم بزداید…
با بغض جرعه ای دیگر از چای داغ را می نوشم که تنم را گرم می کند اما قلبم را نه!
انگار صدایی در قلبم می گوید : عشق حسین زیباست حب حسین بی نظیر هست اما این شور عاشقانه ی زیبا ، مقدمه ای هست تا فکر کنی در عمل چه کنم که حسینی باشم؟چه کنم تا از #یاوران_زینب باشم؟
کجاست دستی که جرعه ای چای موکب بنوشاندم که تمام بغض های پاییزی ام را بشوید و ببرد؟
صدایی آرامشبخش دوباره در قلبم می گوید: در مسیر باش و بدان می رسی. اگر هر لحظه از خودت بپرسی در جواب « هل من ناصر ینصرنی » امام حسین چه میتوانی بکنی، و چگونه می توانی زینب را که مثل کوه باوقار ومحکم ، کربلا را و اندیشه حسینی را جاویدان ساخت یاری کنی؟
تو جا مانده نیستی اگر اندیشه ، باور و عملت زینبی باشد.
عطر چایی عراقی های مهربان را حس می کنم ..گرمای خوب چایی مسیر حسین تمام خونم را حرارت می بخشد…حتی حسش هم زیباست، عطر دارد ، گرما بخش هست حتی اگر یک عالمه اندیشه پاییزی سرد دوره ت کنند…
به پاییز نگاه میکنم و فکرم مشغول می شود که چگونه در این دنیای پاییزی سرد، که باورهای یخ زده ی جماعت قلب را می میراند ، میتوانم آن جرعه گرما بخشی باشم که گرما ببخشم به باورهای ضعیف؟
چگونه میتوانم شعله ی فروزانی باشم که در مسیر حسینی، روشنی ببخشم؟
چگونه می توانم در حد خودم و با عملم لبیک بگویم به حسین و به مسیر حق؟
چگونه میتوانم پنجره ای خوش منظره به سمت حقیقت نورانی اندیشه ی حسینی باشم تا هر کسی مرا ببیند دلش آرام گیرد که پس هنوز هستند کسانی که در این آشفته بازار، عطر خدا، عطر حسین و عطر باور زیبای زینبی بدهند…
پاسخ ما به« هل من ناصر ینصرنی » در امروز زندگی هایمان چیست؟
تو چه فکر می کنی؟
#یاوران_زینب
به قلم: #شیدا_صدیق
#دین_آرامشبخش_ما