دین آرامش بخش ما

رویای هزار ساله ی من! تعبیر شو...
  • خانه 

شد، شد! نشد، نشد!!!

05 اردیبهشت 1399 توسط شیدا صدیق «دین آرامشبخش»

از سبک چیدن اتاقش خوشم می آمد. در عین سادگی و شیکی یک نوع هوش و جهان بینی عمیق را می شد در آن فضا، حس کرد.
روی‌ کاغذهای رنگی کوچک، جملاتی ناب نوشته بود و زده بود روی آینه! آدم دوست داشت ساعتها بنشیند و تک تک آنها را به دقت بخواند.
یکی از آن جملات این بود:
«شد، شد! نشد، نشد»!
درست در زمانی از زندگی ام بودم که یک عالمه برنامه و کلی استرس “چه کنم چه نکنم” روی لحظه هایم هوار شده بود!
و این جمله در کمال سادگی، آرامش عمیقی در قلبم نشاند.
با خودم گفتم:
“والا به خدا…شد، شد! نشد، نشد!!! دیگه اینهمه تو سروکله خودت زدن و حرص و جوش نداره که"…

بعدها فهمیدم که این جمله، برگرفته از آیه قرآن است.
و خدا هم به ما می گوید نه با هر شادی جوگیر شوید و بگویید دیگر تمام شد و همه چیز به کام است و نه با هر غمی دنیا را به آخر رسیده فرض کنید.
طرز زندگی صحیح، آن مشی و سبک زندگی متعادلی است که انسان، مسیر زندگی خویش را خالی از افراط، تفریط های کاذب و نوسانات استرس زا طی می کند.
تعلق خاطر داشتن و دلبستگی به نتایج، قدرت و انرژی حرکت را می گیرد و سبب می شود شخص به جای آرامش، مدام متزلزل باشد.
به قول شاعر:
«مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست»!
اما انسان وارسته از این تعلقات، وظیفه اش را به درستی انجام می دهد و نتیجه را به او وا میگذارد.
شد، شد! نشد، نشد!

«لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْۗ»

برای آنچه از دست داده اید، تأسف نخورید و به آنچه به شما داده شده است، دلبسته و شادمان نشوید.
«سوره مبارکه حدید، آیه23»

و به قول حافظ:
«غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه قید تعلق پذیرد، آزاد است».

دین آرامش بخش خدا
به قلم شیدا صدیق
https://golenarges18.kowsarblog.ir/

1587712675k_pic_3b10dace-5237-4eef-9b98-f41c60157a2d.jpg

 18 نظر

خیلی اذیتت کردم! مگه نه؟!

03 اردیبهشت 1399 توسط شیدا صدیق «دین آرامشبخش»

از صبح که بیدار شده ام، حس خوبی دارم. می خواهم صبحانه نوستالوژی مورد علاقه ام را آماده کنم!
لابد می گویید: “صبحانه نوستالوژی دیگه چه مدلشه"؟!
خب راستش حال دل من که همیشه با خوردن این صبحانه عشق برانگیز خوب میشود!
سوال شد دوتا! “صبحانه عشق برانگیز دیگه چه صیغه ایه"؟!
دیدی یک اهنگ خاص و یا یک عطر خاطره انگیز که بعد از مدتها می شنوی و می بویی ناگهان تو را صاف می برد به یک زمان و حال و هوای آشنای فراموش شده؟! این صبحانه برای من همان حس را دارد.

بلند میشوم…پاکت شیر را بر میدارم و خالی می کنم تو شیر جوش و بعد بسته بیسکوئیت مادر! دقیقا باید بیسکوئیت مادر باشد. نه چیز دیگر!
شیر داغ را توی کاسه میریزم و بیسکوئیت مادر را توش میریزم، یک چیزی شبیه سرلاک میشود!
حالا همان عطر بخار آلود و دلنشین آشپزخانه گرم خانه مادریم را حس می کنم. و همان طعم خوب قدیمی را…
من دوباره کودکی پنج ساله و موطلایی و لوس میشوم که مادرش با عشق برایش، بیسکوئیت مادر با شیر درست کرده است و قاشق، قاشق و با حوصله به او غذا می دهد.

ما آدم بزرگ ها هم گاهی احتیاج داریم برگردیم به کودکی!
احتیاج داریم که بک عشق کاملا غیر مشروط قلبمان را گرم کند.
احتیاج داربم بد شویم و لجباز و حرف گوش نکن! اما همچنان دوستمان داشته باشند.
احتیاج داریم یک مرخصی ذهنی به خودمان بدهیم و برای لحظاتی هم که شده، تمام «باید»های خط کشی شده را کنار بگذاریم و به خودمان بگوییم:
“دختر کوچولوی دوست داشتنی! خیلی اذیتت کردم مگه نه؟!
قول میدهم که بیشتر هوایت را داشته باشم".

دین آرامشبخش ما
به قلم شیدا صدیق
https://golenarges18.kowsarblog.ir/

ا

1587509648k_pic_ca510c6a-c8a5-4d96-800c-7e91f70b2eb6.jpg

 12 نظر

نکته ای جذاب از دل واژه های انگلیسی!

31 فروردین 1399 توسط شیدا صدیق «دین آرامشبخش»

همه چیز انگلیسی یاد گرفتن که به این ژست های “اوه تیک ایت ایزی” و یک مشت ادا و اطوار و لهجه مثلا غلیظ و در واقع ضایع نیست!
یک خروار پودر و کرم پودر و سرخاب، سفیداب و چهره های “اجق وجق” که مثلا من خیلی خارجکی ام.
غافل از اینکه آنجا فقط افراد معلوم الحال با شغلهای “اسمش را نیار” و یا رقاصه ها و خواننده ها آن هم در هنگام ایفای نقش به این شکل و شمایل ظاهر می شوند.
بگذریم که اگر سر حرف باز شود، بحث زیاد است…

راستش امروز از دل واژه های انگلیسی به نکته جالبی رسیدم.
چون تازگی ها عادت کردم هر روز کشفیاتم را با شما هم در میان بگذارم.
خوب گوش هاتونو بیارین جلو:
درباره تفاوت بین بیماری و سلامتی و بررسی این دو واژه می خواندم و رسیدم به این نکته جالب در کتاب دکتر وین دایر درباره این که واژه «illness» یعنی بیماری با حرف i (من) شروع می شود و این «من» و جدا بودن از حقیقت الهی که سبب تکثر می شود منشاء تمام بیماری ها و مشکلات و آسیب هاست.
و از طرفی واژه «wellness» (سلامتی) با حروف «we» (ما) آغاز می شود که نشان دهنده اتحاد با قدرت مطلق الهی است.
انسان با باقی ماندن در حالت «we» و در واقع با اتصال بین خود و خدا در ایمنی، وحدت و آرامش باقی می ماند.

به این فکر کردم که چقدر ما قطره های کوچک، بدون اتصال به دریای بیکران آن حقیقت ازلی و ابدی عالم، کوچک و محو شدنی هستیم.
یک نوع نگرانی، حس آسیب و پریشانی در معلولی که خود را جدا از علت غایی اش می داند، به چشم می خورد که سبب تضعیف نیرو و پراکندگی انرژی اش می شود.

اما همین قطره ها در وحدت با وجود خداوند یکتا، خود بخشی از آن بی نهایت مطلق می شوند و به صفات عالی و آرامش بخش و امن و امان او متصل می شوند.

بی اختیار به یاد حدیث سلسلة الذهب از حضرت رضا علیه السلام افتادم:
«کلمة لا اله إلا الله حصنی. فمن دخل حصنی امن من عذابی»


دین آرامش بخش ما
به قلم شیدا صدیق
https://golenarges18.kowsarblog.ir/

1587267717k_pic_eb4620d8-f28e-4836-9d5a-ae7d0f7b5330.jpg

 24 نظر

تراول های لای مفاتیح

28 فروردین 1399 توسط شیدا صدیق «دین آرامشبخش»

این دعا، واقعا حاجت می دهد.‌ کافیست با یک سرچ کوچک در گوگل خواص فراوان آن را ببینید.
دعای کوتاه و بسیار مجربیست و خواندنش هم یک دقیقه بیشتر طول نمی کشد. شاید هم کمتر!
قبل از اینکه اسم دعا را بگویم یاد حرف زیبای یکی از علما افتادم که هر وقت می خواست یک دستورالعمل معنوی طلایی بگوید، با لبخند میگفت: “اگه همین الان بگم چند تا تراول لای مفاتیح گذاشتم و هر کسی زودتر بره مفاتیح را باز کنه، اون تراول ها عیدی او! زود می پرید که بگیریدش…اونوقت یه همچین گنج بزرگی که ارزشش هم در این دنیا و هم در ابدیت بی نهایت است را با مکث و دست دست کردن به تأخیر می اندازید".

دعای نور که با ذکر زیبای “بسم الله نور”
شروع می شود را حضرت زهرا سلام الله علیها از قول پدرش حضرت خاتم به جناب سلمان، آموزش داده است.

گاهی انقدر دلمان تاریک می شود که برای رهایی از این همه تیره و تاری، دست به دامن هر پنجره ای می شویم.
حتی اگر به جای نور حقیقی، ردپایی از رنگ و لعاب چشمک زن خاموش شدنی تحویلمان دهند.

هر چند حقیقت ذکر در الفاظ نیست.
اما لفظ هم تأثیر گذار است.
می خوانیم تا شاید روزی به اصل و منبع نور برسیم و آن وقت هیچ ظلمتی در ما اثرگذار نیست.

این دسته گل معطر، که عطرش نورانی اش دنیا و اخرت را پر می کند، تقدیم به شما:

«بِسْمِ اللّهِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلى نُورٍ بِسْمِ اللّهِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الاْمُورِ بِسْمِ اللّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنْ النُّورِ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلىَ الطُّورِ فى کِتابٍ مَسْطُورٍ فى رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلى نَبِیٍ مَحْبُورٍ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ وَبِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَعَلَى السَّرّاَّءِ وَالضَّرّاَّءِ مَشْکُورٌ وَصَلَّى اللّهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.»

به‌نام خدای نور، به‌نام خدای نور نور، به‌نام خدای نور بر نور، به‌نام خدایی که تدبیرگر امور است، به‌نام خدایی که نور را از نور آفرید، و سپاس خدایی را که نور را از نور آفرید، و نور را در کوه طور فروفرستاد در کتابی برنوشته، در ورق‌های گشوده، با اندازه‌های درخور، بر پیامبری آراسته، سپاس خدای را که به عزّت یاد شود، و به عظمت مشهور است، و بر شادی و بدحالی سپاس‌گزاری شود، درود خدا بر آقای ما محمّد و خاندان پاکش.


دین آرامش بخش ما
به قلم شیدا صدیق
https://golenarges18.kowsarblog.ir/



»

1587036627k_pic_2f3273b7-afb1-4bbb-a853-4d9c5c369233.jpg

 12 نظر

غصه نخور! خیالت راحت!!!

18 فروردین 1399 توسط شیدا صدیق «دین آرامشبخش»

چه فرمول های جذاب کاربردی قشنگی!? در کتاب «2002 راه برای شاد زیستن» رسیدم به این دستورالعمل دوست داشتنی: «گاهی که دلتان گرفت برای شاد شدن، یک کاسه سوپ سبزیجات دستپخت مادرتان را بخورید و از طعم دلنشین عشق که در آن یافت می شود، انرژی گرم آرامش به سلول های بدنتان برسانید»!
گوشیم که زنگ خورد سرم را از کتاب بلند کردم. صدای آرامش بخش و دلسوزانه او را می شنوم، با کلی سفارشات اساسی: “لیمو شیرین میگن کمیاب شده ولی هر طور شده گیر بیار، سوپ جوجه یادت نره ها. من درست کردم با کلی مخلفات… هویج و سبزیجات و شلغم هم توش ریختم.
تو هم همینکارو بکن!
نایلون وسایلی هم که میخری همون اول بنداز بره پی کارش، یه وقت نگه نداریا؟!
نسیم، تموم این سفارشات را به دقت رعایت می کنه اما تو یک کم بی خیالی! گوشیتو ضدعفونی می کنی؟ کارت بانکیتو چی"؟!

گفتم: “وای مامان! چقدر دلم هوای اون سوپ سبزیجات خوشمزه تو کرده! من هر کار میکنم خوش طعم نمی شه! سوپ های من تعریفی نداره!”

(دیگه بهش نگفتم که از تمام آن دستورالعمل های هویج- شلغمی مفید، سهم من، قهوه و غذاهای خوشمزه فست فودی-البته به سبک خانگی- است).
ادامه داد:
“عریزم، کاش بودی و هر شب واست درست میکردم. دلم واسه شماها یک ذره شده.
راستی میدونی دیروز نسیم اومد دم در خونه مون… دلش تنگ شده بود!
نسیم، طفلکی با کارن کوچولو… از همون دور از پشت شیشه ماشین، همدیگه رو دیدیم و رفت. حالا خودش به کنار، دلم واسه بامزه بازی های کارن، یک ذره شده بود! واسه بوسیدن و بغل کردنش!
می بینی دخترم؟ حتی دیگه بچه و نوه هام را هم باید از پشت شیشه ها ببینم.
آدم یاد قیامت میفته"!

دیدم بغضش گرفته؛ زودی گفتم:
“خب مامان جونم! اینجوری برای خودتونم بهتره …تموم میشه زود! همیشگی که نیست. حالا غصه نخور! وقتی این دوران گذشت دوباره با نسیم و بقیه تو خونه باصفات دور هم جمع میشیم و میگیم و می خندیم… منم تموم این دستورالعمل های غذایی و بهداشتی را رعایت می کنم! تو غصه ما را نخور مامان جون. خیالت راحت.”

بعد با خودم فکر کردم چه حرفی! “خیالت راحت"! جمله ای نیست که برای یک مادر از لفظ به معنی در بیاید.
مادر، مادر است و تا ابد نگران بچه هایش…
حتی اگر این جوجه ها از آشیانه پرواز کرده باشند و خودشان مادر شده باشند.




پی نوشت:

1- امام رضا علیه السلام در تقدم حق مادر فرموده است:
«واعلم أن الحق الأم ألزم الحقوق و أوجبها»…
«بدان که حق مادر، لازم ترین حقوق و واجب ترین آنهاست».


2- این شماره از راههای شاد زیستن را به پسرم که از سوپ های من اصلا خوشش نمیاد و باید با خواهش تمنا، چند تا قاشق به خوردش بدم، نشان دادم با خنده گفت: “وای این راه شاد زیستنه؟! باید می گفت: راه گریستن” :)?

3- نمیدانم از کدام عالم بزرگ خوانده بودم که در جواب راه های سیر و سلوک و ریاضت های پیچیده حواب داد:
ما هنوز درست رفتار کردن با مادر و عزیزانمان و اعضای خانواده را یاد نگرفته ایم و دنبال قدم های عجیب و ناشناخته می گردیم! کلید رسیدن به گنج سعادت در همین امور به ظاهر ساده ولی در اصل بسیار با ارزش است.

4- راستی! در دویست و شصت و پنجمین راه شاد زیستن نوشته است:

«مادرتان درست می گوید! مواد غذایی سرشار از ویتامین در برنامه غذایی خود بگنجانید».?


دین آرامش بخش ما
به قلم شیدا صدیق

https://golenarges18.kowsarblog.ir/

1586187469k_pic_f58785d6-d953-4c34-94ce-24636d24d3fc.jpg

 32 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 17

دین آرامش بخش ما

خودت را تصور کن در یک محیط آرامش بخش، نشسته ای و به دور از قیل و قال های عالم، می خواهی جرعه، جرعه نور بنوشی از فنجان عشق. نگاهی به نوشته های زیر بینداز...شاید پیام انرژی مثبتی که قرار است به تو برسد، لای همین واژه ها بیابی... به قلم خودم نوشته ام و با دلگرمی به سوگند زیبای خداوند به قلم «ن والقلم و ما یسطرون» عاشقانه های معنوی ام را قلم زدم. تمام سعیم این بوده که پیامی از حضرت دوست باشد و لاغیر. زیرا این جمله قدیمی اول قصه ها، واقعا حقیقت دارد که: «غیر» از خدا! هیچکس نبود... سعدی چه زیبا می گوید: «هر چه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم»**************** (کپی بدون ذکر منبع، جایز نیست)

آخرین مطالب

  • به آغوش گرمت نیاز دارم...
  • کنار چای تلخت دو حبه قند بگذار
  • شارژ روحی از جنس دریاچه
  • جذاب و دوست داشتنی شبیه «بیب بیب»
  • کاش نمی فهمیدم...
  • هیچکس دلش برایت تنگ نمی شود
  • لطفا به عطر من دست نزن!
  • قشنگ شدن جسمی و روحی
  • اصلا خوب نیست
  • بلدی کاری کنی خوشمزه بگذره؟!
  • عالیجناب! حالا چون شمائید...
  • مواظب خرده شیشه ها باش!
  • چقدر ازش خوشم می آمد
  • فال قهوه تلخ
  • دختر کوچولویی با چشمان بارانی
  • چرا به من کمک کردی؟!
  • مرگ یک بار! شیون یک بار!
  • ترسیم مثلث عشقی
  • شاید یک روز بفهمم...
  • حافظ! لطفا غزلت را عوض کن!!!
  • روانشناسی رنگها (چه رنگی را دوست داری)؟
  • عکسهای لایک خور اینستا
  • نذر عجیبی که به شدت جواب میدهد
  • انرژی مثبت
  • بلد نیستیم!
  • من هم کم مقصر نبودم!
  • راز خوشبختی واقعی!
  • "حلالم کن" کافی نیست!
  • تکنیک های جذاب همسرداری!
  • ببخشید! منظوری نداشتم!
  • "سنگ رو یخ شدن" هم حدی دارد!
  • میخواهم این راز درگوشی را فاش کنم!
  • تو یک نفر!
  • جمع کن با این دختر تربیت کردنت!
  • مهم های نا مهم! نا مهم های مهم!
  • پنج دقیقه زیاد است؟!
  • خودت شعرت را بساز!
  • انگشتر سحرآمیز را دستت کن!
  • آیا هنوز چشمان الناز، غمگین است؟!
  • منعطف و سازگار مثل پتیر پیتزای کش دار
  • این دیگر اصلا منصفانه نیست!
  • خوش طعم ترین چاشنی دنیا
  • همین دلخوشی های کوچولو را هم از آدم می گیرند!
  • سیاست زنانه داشتن!
  • من زن پر توقعی نیستم!
  • یعنی این لیلی مهره مار داره؟!
  • گوشواره فیروزه ای هدیه یک عاشق خجالتی!
  • حقیقت آرام سازی ذهن و مراقبه
  • داستانی عجیب برای شروع تحول مثبت
  • شد، شد! نشد، نشد!!!

جستجو

آرشیوها

  • خرداد 1399 (19)
  • اردیبهشت 1399 (35)
  • فروردین 1399 (15)
  • اسفند 1398 (19)
  • دی 1398 (5)
  • آذر 1398 (5)
  • آبان 1398 (5)
  • مهر 1398 (9)
  • شهریور 1398 (7)
  • مرداد 1398 (23)
  • تیر 1398 (24)
  • خرداد 1398 (32)
  • بیشتر...
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس