در پاسخ به: کاش نمی فهمیدم...

نظر از: جواد [بازدید کننده]
جواد
5 stars

سلام خیلی آرامش بخش و زیبا و روان

1400/07/12 @ 22:26

در پاسخ به: آبی آرامشبخش فیروزه ای، چه پیامی برایمان دارد؟

نظر از: مدرسه علمیه الزهراء«س»ارومیه [عضو] 

‌او خاتم است
چون شریعـت و تاریـخ
به نام او ختـم خواهد شـد!
این، اراده‌ے الهی است!
و هیچ‌کس در برابر اراده الهی،
یاراے مقابلـه ندارد!…

یا رحمـةللعالمیـن
عـزّت برای توست؛
که در بین جن و انس،
والاترین شدے و خدا کرد خاتمـت

#لبیک_یا_رسول_الله
#من_محمد_را_دوست_دارم
#هفته_وحدت
https://alzahra-oromiye.kowsarblog.ir/

1399/08/10 @ 12:04

در پاسخ به: کنار چای تلخت دو حبه قند بگذار

پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

شعر قشنگ و آرامش بخشی بود
حس خوبیه که آدم حالش خوب باشه، دلش آرام باشه و چایشو با ماه بخوره
دور از همه هیاهوهای آزار رسون

ممنونم

1399/07/20 @ 11:17

در پاسخ به: کنار چای تلخت دو حبه قند بگذار

نظر از: M [بازدید کننده]
M

شب ارام است
حالم خوب است
چون ماه
در کنار دارم من

من چاییمو با ماه خوردم

1399/07/18 @ 23:58

در پاسخ به: نجواهای هنگام نوشیدن شربت آلبالو

پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

ممنون از نظر شما و فکر عمیقتون
فکر میکنم این نظر شما مربوط به آخرین مطلب وبلاگ من به نام «به آغوش گرمت نیاز دارم» هستش چون به اون نوشته م مرتبطه حرفتون
درسته فرشته ها گواهی دادند ولی خدا هم در مقابل فرمود من چیزی میدونم که شما نمیدونید…
إنی أعلم ما لا تعلمون
یعنی با اینکه فرشته ها گفتند خدایا ما که صبح تا شب تسبیح تو رو میگیم دیگه چه نیازی به انسان هست که به هر حال بدی هم میکنه…
ولی خب انسان با وجود اینکه به قول شما بدی کردن و ظلم و صفات منفی هم در وجودش هست نکته قشنگ و باارزش ماجرا اینه که لابه لای اییییینهمه صفات ضدو نقیض بتونه باز هم خوبی های وجودشو رشد بده
به هر حال یه اختیارکی هم به ما دادند که انتخاب کنیم رفتارهامونو
میشه سعی کرد از بدی ها و سیاهی ها و ظلمت دور شد و رفت سمت و سوی خوبی و عشق و زیبایی و نور

1399/07/18 @ 19:39

در پاسخ به: نجواهای هنگام نوشیدن شربت آلبالو

نظر از: M [بازدید کننده] 
M

بله انسان نماینده خداست در زمین
اما وجود بدی و شر در زمین را کسی منکر نبود همانطور که فرشته ها گواه دادند
پس نقشه ای پشت کار هست و خوبی و بدی لازمه دنیا هستند و انسان های بدکار هم و ظلم باید میبود
این را چطور توجیه میکنید

1399/07/17 @ 16:45

در پاسخ به: به آغوش گرمت نیاز دارم...

پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

سلام علیکم ممنونم از لطف شما
بنده این پیامرسان را ندارم ولی حتما گروه قوی در ادبیات و هنرمندانه با اشعار عالی دارید
در پناه خدا، مؤفق باشید

1399/07/13 @ 16:33

در پاسخ به: به آغوش گرمت نیاز دارم...

پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

واقعا چه خوب و آرامش بخشه که آدم دست دلشو بگیره و ببره یه همچین جایی…
ممنونم. لذت بردم واقعا از خوندن این شعر لطیف و با صفا
در پناه خدای مهربون شاد و در آرامش باشید

1399/07/13 @ 16:28

در پاسخ به: به آغوش گرمت نیاز دارم...

پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

ممنون از محبت شما و واژه های زیبا که به کار بردید
و این شعر خاص و قشنگ

پاییزتون بهاری و زیبا

1399/07/13 @ 16:26

در پاسخ به: به آغوش گرمت نیاز دارم...

نظر از: k.reshm [بازدید کننده] 
k.reshm
5 stars

چقدر دلتنگم چقدر در غروب های پاییزی دلتنگ هستم. چقدر اینجا عطر کاج داره و عطر همون فنجون های بخار آلود که دوست داشتی و ازشون میگفتی کاش باز هم ما رو به یک فنجان گرم عشق مهمون میکردی آیه های نور، خدا، عشق، خوبی، ایمان…
خوش به حال اونایی که کنار دمنوش حرفهای قشنگت مهمون هستند
باز هم منتظر می مونم

دست های تو معبد بودا

چشم های تو مریم قدیس

خنده های تو آتش زرتشت

ابروان تو دشنه ای در دیس

کاش روزی که خلق می شد عشق

اینهمه عاری ات نمی کردند

آه ای سرستون فیروزه!

کاش معماری ات نمی کردند

وقت. شب گریه مونالیزا

درد ایوب ها صبورم کرد

مثل یعقوب عاشقت هستم

این حسادت اگر چه کورم کرد

1399/07/13 @ 16:15

در پاسخ به: به آغوش گرمت نیاز دارم...

نظر از: گفتگو [بازدید کننده] 
گفتگو

باید
دست دلمان را بگیریم
و ببریم جای که هیچ دغدغه ای نباشد
نفس راحتی بکشیم
حال دلمان کمی عوض شود…
جایی برویم که خبری از
انتظار نباشد
عاشقی، سرگردانی نباشد
کسی نرفته باشد …
خودمان باشیم
و یک هوای لطیف، یک دل آرام.

مژگان_بوربور

1399/07/12 @ 16:12

در پاسخ به: انرژی مثبت

پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

ممنون از اینهمه انرژی خوبت عزیز دلم

1399/07/04 @ 19:20

در پاسخ به: به آغوش گرمت نیاز دارم...

نظر از: محمد شیرین زاده [بازدید کننده] 
محمد شیرین زاده

سلام خانم صدیق دلتنگ حضورتون بودم اگه تلگرام هستید ی گروه درست کردم تو وب لینکش هست

1399/07/04 @ 03:22

در پاسخ به: به آغوش گرمت نیاز دارم...

پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

سلام عزیز دلم ممنون خواهر مهربونم
از اینکه دوست خوش قلم و نویسنده ای مثل تو از نوشته هام تعریف میکنه، خوشحالم :)
لطف داری مهربونم
این نشون دهنده قلب مهربون و نگاه زیبا بین شماست.
و صداقت و واقعی بودن حرف هات برام دلنشینه

نوشته های تو هم همیشه برام تأثیرگذار بوده

بهترین اتفاق های زیبای زندگی را از خدای مهربون برات آرزو دارم دوستم

1399/06/27 @ 21:27

در پاسخ به: به آغوش گرمت نیاز دارم...

نظر از: اندیشه ی پرواز [عضو] 

سلام شيداي عزيزم
خوبي خواهر خوبم
دلم براي نوشته هايت تنگ شده
آمدم سري بزنم …ديدم نيامدي
نوشته ات را براي چندمي بار خوندم و چندين تلنگر خوردم
خيلي ناب است نوشته هايت
اميدوارم با چنته پر و پيمان تر بيايي و اينبار از عشق برايمان بسرايي
خدا نگه دارت باشد …

1399/06/27 @ 07:33

در پاسخ به: به آغوش گرمت نیاز دارم...

پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

نگاه شما عالی هست ممنون از محبت شما دوست عزیز

1399/06/16 @ 18:55

در پاسخ به: به آغوش گرمت نیاز دارم...

نظر از: زهرا خلیلی [بازدید کننده] 
زهرا خلیلی
1 stars

بسیار عالی بود. قلمت مانا بانوی مهر

1399/06/10 @ 13:33

در پاسخ به: فال قهوه تلخ

پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

سلام دوست گلم ممنون عزیزم

1399/06/05 @ 21:53

در پاسخ به: مواظب خرده شیشه ها باش!

پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

ممنون دوست عزیز من

1399/06/05 @ 21:48

در پاسخ به: به آغوش گرمت نیاز دارم...

پاسخ از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

سلام علیکم ممنون از دعاهای خوبتون
و همینطور اشعار فوق العاده عالی شما…
یاد بهترین دوران زندگیم که دریک انجمن شعر واقعا خوب و قوی و باصفا با جمع شعرای عالی بودیم افتادم…
من پونزده شونزده سالم بود ولی انقدر اون جمع و اون انرژی های خوب و اون قلم های خوب در قلبم اثرگذار بود که خاطراتش تا آخر عمرم برام باقی می مونه …بعدها دیگه دانشگاه و امور دیگه زندگی منو از اونجا دور کرد
ولی هنوزم وقتی شعرهای خوب از شعرای خوب میشنوم همون حس رو دارم
ممنونم
توفیقتون روز افزون
خدای مهربون بهترین ها رو نصیبتون کنه
در پناه خدا باشید

1399/06/05 @ 17:56